پلتفرم های خودگردان بازاریابی

چه زمانی پلتفرم بازاریابی خودگردان خواهیم داشت؟

تحلیلگر، دیوید راب: ما قبل از اینکه پلتفرم های بازاریابی خودگردان داشته باشیم، ماشین های بدون راننده خواهیم داشت.

شرایط جاده ها در دنیای واقعی از شرایطی که در دنیای بازاریابی وجود دارد، قابل پیش بینی تر هستند.

اگر فکر میکنید پلتفرم های خودگردان بازاریابی مانند ماشین های بدون راننده هستند، دیوید راب اکیدا!! با آن مخالفت میکند.

ماشین های بدون راننده میتوانند از بین هرگونه شرایط ترافیکی که دنیا جلوی روی آن ها میگذارد، عبور کنند و این نکته قابل تصوری است.

وی میگوید : اما روزی که بتوانید بگویید:«کامپیوتر، به من یک کمپین بده.» نه. به این زودی ها اتفاق نمی افتد.

دلیل کلیدی این امر این است که آنها کارهای یکسانی را انجام نمیدهند.

بله، ماشین های بدون راننده یک یا دو میلیون تن آهن را در جاده به همراه انسان های آسیب پذیر درون آن مدیریت میکنند، آن هم تحت هرگونه شرایطی در دنیای واقعی.

وی میگوید: اما اینکار به بزرگی چالش های محاسباتی که یک پلتفرم بازاریابی خودگردان می تواند داشته باشد نیست.

با استفاده از هوش مصنوعی قدرتمند و رو به رشدی که وجود دارد، ابزارهای بازاریابی می توانند هوشمندانه محتوای درست ارائه دهند، شرکت ها یا افرادی که احتمال خرید در آن ها بیشتر است را پیش بینی کنند، بخش بندی کاربران را به صورت دسته های میلیونی تا تنها یک فرد را انجام دهند، فیلم هایی را که به احتمال زیاد دوست دارید به شما پیشنهاد دهند، جالب ترین روش های بهینه شده را با هم ترکیب کند، و بسیاری کارهای دیگر.

پلتفرم های هوش مصنوعی مانند Persado حتی میتوانند ایمیل های بازاریابی نیز بنویسند.

اما راب به این نکته اشاره میکند: «تمام این ها راه حل های نکته ای هستند، و چیزی که آن ها را به یکدیگر ببافد وجود ندارد.» او در ایمیلی در ادامه مکالماتمان نوشت:

وقتی من درباره «کمپین های خودگردان» فکر میکنم، به کمپینی نظیر جریان رشد Marketo فکر میکنم – یعنی، تعاملات چندگانه با شعبات با توجه به رفتار مشتری و موضوعات دیگری که ممکن است تغییر کند.

در یک سفر مشتری باید چندین مورد از آن کمپین ها که با هم ترکیب شده اند،با یک کمپین پویای بزرگ وجود داشته باشد. 

این ها مواردی هستند که من شک دارم هوش مصنوعی بتواند به این زودی ها از هیچ این کمپین ها را ایجاد کند.

تولید و بهینه سازی پروژه های تک پیامه مانند یک عنوان جستجوی پرداخت (Persado) یا انفجار ایمیل (Amplero) یا پیشنهاد محصول (موارد زیادی وجود دارد) بسیار ساده تر است.

این راه حل ها موردی باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اما این یک نوع سیگنالینگ یا تبادل داده بین موارد یکسان است.

مدل ها زیاد میشوند

او میگوید: به یک دپارتمان بازاریابی، با متخصصین فکر کنید.

این دپارتمان مدیری دارد که آن را هدایت میکند، به آن جهت میدهد و فعالیت های متخصصین  همچنین مبادلات با دنیای حقیقی را تعیین می نماید.

انواع متفاوتی از موتورهای هماهنگ کننده ، نظیر Usermind، یا اتوماتیک کردن جریان کاری مانند Zapier وجود دارد.

اما آنها به شما (یک انسان) نیاز دارند تا مسیر و کمپین را برای آن ها تعیین کند و زمانیکه شرایط در دنیای بیرون و دنیای خریداران و فروشندگان تغییر می کند ، شما مجبور به نظارت بر تغییر مسیر هستید.

راب اذعان داشت که سیستم های هوش مصنوعی با توجه به داده های قبلی آموزش داده شده اند، و با توجه به این داده ها مدل هایی برای پیش بینی و هدایت فعالیت های آینده تولید میکنند.

اما لحظه ای که تغییری باعث منسوخ شدن این داده می شود روی میدهد، این آموزه نیز منسوخ و از کار افتاده می شود.

در بازاریابی مدل های زیادی ایجاد می شود.

بگذارید اینگونه بگویم که انگار سیل وارد شهر می شود، این یعنی کمپین باید متوقف شد و یا سریعا خودش را بازیابی نماید.

راب میگوید، برخی مواقع موضوعات و مسائل سریعتر از داده ها حرکت میکنند.

یک شهاب؟

اما من مخالفم. آیا این چیزی شبیه به این نیست که یک شهاب سنگ از فضا بر سر راه یک ماشین بدون راننده پرتاب شود؟ آیا این ماشین نیز با مواجهه با یک سری شرایط پیش بینی نشده از بین نمیرود؟ او گفت، برای ماشین، شهاب سنگ تنها مانع جلوگیری است.

اما در بازاریابی همیشه شرایط جدید و پیش بینی نشده وجود دارد.

راب گفت: بهترین راهکار پیش بینی شده برای آینده ، سیستمی است که با ارائه یک تلاش بازاریابی بدون مدیر انسانی خود زمانیکه شرایط به سرعت تغییر میکنند بتوانند به طور کارا و موثر کار کند.

به همان روشی که برخی از چت روم ها زمانیکه گفتگو بسیار پیچیده میشود آن را به یک اپراتور زنده میسپارند.

اگر به کنفرانس مارتک در بوستون می  آیید، مطمئن شوید که سخنرانی دیود راب را روز ۳اکتبر از دست نمیدهید